و تو چه می‌دانی که زیارت اربعین چیست؟ (روایتی از پیاده روی میلیونی اربعین) +فیلم +عکس  


وقتی عمود* 253 را رد کرده بودیم، دیگر واقعاً توانی برای حرکت نداشتم، آرزو می‌کردم بچه‌هایی که همراه بیرق، تقریبا صد متر جلوتر از ما حرکت می‌کردند، لحظه‌ای برای استراحت درنگ کنند تا با نوشیدن یک استکان چای عربی -که هزاران زائر از آن استکان نوشیده بودند و آن مرد عراقی هر بار تنها آنرا در ظرف آبی فرو می‌کرد تا مثلاً آن را بشوید- توان دوباره‌ای برای راه رفتن بیابم. در همین حال ناگهان مرد میانسال عربی را دیدم که از شدت عرق ریختن در آن سرمای زمستانی، تمام یقه لباس مندرسش خیس شده بود. باور نمی‌کنی اگر بگویم با دیدن او تمام خستگی وجودم از بین رفت و جایش را به‌نوعی خجالت همراه با سرافکندگی داد.

خودم را به او رساندم، برای اینکه بتوانم با او صحبت کنم کمی خم شدم، چون هر دو پایش معلول بود و در حالت نشسته با دست‌هایش راه می‌رفت، بعد از سلام و احوالپرسی از او پرسیدم: «حضرتکم من این؟»(اهل کجایی؟) و او در حالی که نفس نفس زنان خود را سانتی متر به سانتی متر به جلو می‌کشید جواب داد: «مِن دیوانیه»(اهل شهر دیوانیه هستم).

  من در حالی که بغض تمام گلویم را گرفته بود از او سوالاتی می‌پرسیدم و او همان‌طور که کشان کشان خود را به جلو می‌کشید، بریده بریده به همه آنها پاسخ می‌داد. کم کم این گفتگوی ما توجه عده‌ای از زائران را به خود جلب کرد و عده‌ای با دوربین‌های خود، متعجبانه، حرکت‌ آرام ولی عاشقانه این مرد میانسال عراقی را ثبت کردند. وقتی در پایان گفتگویم با او، از سختی‌های راه پرسیدم و اینکه چه عاملی او را به این راه صعب و دشوار کشانده است، لحظه‌ای از حرکت باز ایستاد و به صورتم خیره شد، از عمق نگاه خسته‌اش می‌شد به صداقت لهجه‌اش که از یک ایمان راسخ حکایت داشت، پی برد، با همان حالت گفت: «محبة الحسین».

 

 

دانلود فیلم

دوستان اصرار داشتند چند خطی در مورد زیارت اربعین بنویسم تا کسانی که فرصت همراهی بار کاروان اربعین را نداشتند، نمی از آن یم فیاض محبت حسینی را احساس کنند. هرچند بنده این خواسته دوستان را استجابت می‌کنم، ولی معتقدم جنس زیارت اربعین، با زیارت‌های دیگر ابا عبدالله الحسین(ع) متفاوت است. زیارت اربعین را باید چشید، اصلا نمی‌توان آن را در قالب الفاظ و یا حتی شات‌های دوربین عکاسی یا فریم‌های دوربین تصویر برداری به تصویر کشید.

بگذارید حرف آخر را همین اول بگویم: کسی که زیارت اربعین را درک نکرده باشد، بخشی از معارف ناب حسینی را هیچ‌گاه درک نمی‌کند. اصلا اگر بخواهی بدانی حسین(ع) چه کاره هستی است، باید کوله‌بارت را ببندی و سه روز مسیر نجف تا کربلا را پیاده طی کنی...

پرداختن به همه جنبه‌های این حرکت منحصر به فرد تاریخ بشریت، که همه ساله در ایام نزدیک به اربعین در مسیر‌های منتهی به کربلا، به ویژه مسیر نجف تا کربلا، شکل می‌گیرد، از توان نگارنده و ظرفیت این وجیزه خارج است ولی به قول معروف «آب دریا را اگر نتوان کشید، هم به قدر تشنگی بایدچشید».

شاید برای کسانی که تجربه حضور در سیل خروشان جمعیت پیاده‌ اربعین را نداشته باشند، تصور اینکه میلیون‌ها نفر در طول مدت چند روز، همه با یک هدف، با یک انگیزه، با یک ذکر و به سمت یک مقصد حرکت کنند، کار ساده‌ای نباشد. برای اینکه بتوانی کمی این فضای نورانی را درک کنی، کافی است، عاشورای شهر خودت را تصور کنی. فضای روز عاشورای شهرت را در نظر بگیر، حالا جمعیت را ضرب در یک عدد بزرگ مثل یکصد هزار یا حتی چند صد هزار کن. این کار تنها سیل خروشان جمعیت را برایت مجسم می‌کند. حالا اگر می‌خواهی شور و حال حاکم بر این جمعیت چند میلیونی را درک کنی، شورو عشق مردم را در روز عاشورای شهرت، ضرب در یک عدد بسیار بزرگ‌تر، نزدیک به بینهایت کن! باور کنید اغراق نمی‌کنم.

اگر پا در مسیر پیاده روی اربعین بگذاری، خیلی زود متوجه می‌شوی که تمام اجتماعات شیعیان در سراسر دنیا، نسبت به این اجتماع عظیم، مانند قطره‌ای در میان دریاست. البته این به معنای کوچک بودن اجتماعات میلیونی مردم در ایام عاشورا نیست، بلکه به معنای عظمت این اجتماع در ایام اربعین است(هم از نظر کمیت و میزان افراد، و هم از نظر نورانیت، معنویت و شور و حال حاکم بر فضا). اصلا گویا خود اهل‌بیت(علیهم السلام) چنین طراحی کرده‌اند که در ایام اربعین نبض زمین و زمان در مسیر نجف تا کربلا بزند. و تو به روشنی می‌بینی که اینجا قلب زمین زیر پای زائرانی که بیشترشان به دلیل گرفتگی یاکوفتگی عضلات به سختی گام بر می‌دارند، با تواضع و احترام می‌طپد.

به راستی که اربعین میعاد گاه است. باید حداقل یکبار در این میعادگاه بزرگ حضور بیابی تا معنای ایمان را درک کنی و مصداق ایمان را متجلی(علامات المومن خمس... و زیارت الاربعین...). باور کنید اگر فرصت حضور در این میعادگاه را بیابید، به راحتی متوجه می‌شوید که چرا باید تنها به زائرین اربعین گفت «مومن». اصلا ایمان یعنی چه؟ ایمان یعنی باور عمیق خدا و اولیای او. و کجا بهتر از اربعین می‌توانی خدا را احساس کنی و عظمت کشتی نجات او (حسین) را درک کنی؟

 

ایمان، یعنی التماس‌های همراه با بغض آن مرد عربی که از اهالی العماره بود و به همراه دو فرزند کوچکش نزدیک به 90 کیلومتر راه را تا مرز چزابه آمده بود تا تعدادی از زائران را با ماشین باری خود که روی آن را با چادر پوشانده بود، برای شام و استراحت به منزل خود ببرد. و زمانی که به تو التماس می‌کرد که به حق حسین(ع) امشب را میهمان ما باش، تو قطرات اشکش را در کنار چفیه‌ای که روی سرش گذاشته و گوشه‌ای از آن را از شدت سرما به صورت خود بسته بود، می‌دیدی.

ایمان، یعنی درخواست‌های التماس گونه «ابومحمد» که به دلیل لهجه غلیظش، هیچ کس حرف او را متوجه نمی‌شد و او مدام به این سو و آن سو می‌دوید تا مسؤل کاروان را پیدا کند و تو وقتی که از دور اصرارهای او را می‌دیدی احساس می‌کردی که به دنبال مسافر است تا ماشینش را پر کند و به سمت نجف راهی شود، ولی وقتی خودت را در مسیر نورانیت و سادگی کلامش قرار می‌دهی، متوجه می‌شوی که او تعدادی ماشین کرایه کرده است تا زائران را به صورت رایگان از مرز چزابه تا نجف ببرند و این همه اصرار و التماس او به این دلیل است که درخواست او را رد نکنی و سوار ماشین دیگری نشوی.

ایمان، یعنی خوشحالی عمیق پیرزنی که تمام هستی‌اش را که چند دانه خرمای آغشته به ارده است، روی یک سینی گذاشته و خود را با ویلچر به میعاد‌گاه پیاده‌روی اربعین رسانده است و با تمام ظرفیت الفاظ به تو التماس می‌کند که از خرمای او برداری و میل کنی؛ و زمانی که تو دست خود را دراز می‌کنی ودانه‌ای از خرمای نه چندان تازه او را بر‌ می‌داری، از عمق وجود خوشحال می‌شود و تو می‌بینی که زیر لب می‌گوید «الحمدلله» و با گوشه چادر عربی‌اش اشکش را پاک می‌کند.

ایمان، یعنی سادگی آن مرد اهل حله که چند زیلوی رنگ و رو رفته را کنار چادر کوچکی که برپاکرده، پهن کرده و بساط چایی ابوعلی‌ش را به راه انداخته و با التماس از زائران می‌خواهد که چند لحظه‌ای روی زیلوی او استراحت کنند و وقتی تو می‌بینی موکب‌های بین راه تقریباً پرشده‌اند و از او آدرس مکانی رابرای استراحت شب جویا می‌شوی، بساط چاییش را داخل چادر می‌ریزد و بی‌درنگ تو را به همراه چند نفر از دوستانت با التماس سوار ماشینش می‌کند تا به خانه‌اش که در ده کیلومتری اینجاست ببرد و وقتی وارد خانه‌ کوچک و محقرش می‌شوی، جوراب‌هایت را با اصرار از پایت خارج می‌کند و می‌شوید، برایت حوله می‌آورد که به حمام بروی، غذای ساده‌ای که برای امشب خود تهیه کرده است، در مقابل تو می‌گذارد و خود مانند غلامی حلقه به گوش می‌ایستد تا کمبودی سر سفره نباشد. تازه زمانی که با اصرار، پاهای خسته تو و دوستانت را ماساژ می‌دهد، تو می‌بینی که با بغضی معصومانه خدا را شکر می‌کندکه توفیق خدمت به زائری را به او عطا کرده است.

ایمان، یعنی‌ لبخندهای مهنّد، آن جوان اهل بصره که دانشجوی کامپیوتر در بغداد است، و وقتی از او می‌پرسی: مگر الان ایام امتحاناتت نیست؟ نگاهی عاقل اندر سفیه به تو می‌اندازد و می‌گوید: امتحان اصلی ما حسین(ع) است. و باز لبخند ‌می‌زند، و تو متوجه نمی‌شوی که لبخندش به کوته‌نگری توست یابه خاطر رضایت از انتخابی که در سر دو راهی حسین(ع) و امتحاناتش کرده است.

ایمان، یعنی قدم‌های آهسته آن پیرمرد نجفی که می‌گفت این بار نهمی است که این مسیر را آمده است ولی این بار چون عمل قلب باز انجام داده است، دکتر او را از آمدن منع کرده است، به همین دلیل دو تا از خواهر زاده‌هایش با یک کوله پشتی پر از قرص و دارو همراهش آمده‌اند، و بعد با حالتی که درست متوجه نمی‌شوی خنده است یا گریه، می‌گوید: ولی توی این سه روز پیاده روی حتی یک قرص هم مصرف نکرده‌ام.

ایمان، یعنی حسرت‌های آن مرد اهل موصل که وقتی بعد از نمازجماعت ظهر و عصر برای استراحت کنار عمود 1123 نشسته‌ای، خودش را به تو می‌رساند و می‌گوید ایرانی‌ها را از صمیم قلب دوست دارد و می‌گوید دو سال در جنگ ایران و عراق حضور داشته ولی به خدا قسم حتی یک ایرانی را نکشته است و چندین سال هم در ایران اسیر بوده است. وقتی از او می‌پرسی که اهل موصل عموماً سنی هستند، او لبخند می‌زند و می‌گوید در ایران مستبصر شده است، و زمانی هم که فرزندانش او را صدا می‌زنند که همراه آنها برود، به آنها اشاره می‌کند و می‌گوید که در میان تمام عشیره‌اش تنها او و فرزندانش شیعه هستند!

 و هنگام خداحافظی، که اصلا تمایلی به آن ندارد، می‌گوید: همه ما برادریم، همه ما عراقی‌ها و ایرانی‌ها برادریم، برای اثبات برادریمان همین بس که الان همه ما در این مسیر به سمت کربلا حرکت می‌کنیم. بعد همین طور که دور می‌شود، می‌گوید: اصلا شیعه تا امام حسین(ع) را دارد یک ید واحده است، ایرانی و عراقی و کرد و ترک و اروپایی و هندی و پاکستانی معنا ندارد.

امام حسین ما را دور خود جمع کرده است

ایمان، یعنی برق شادی در چشمان آن کودک فقیری که به همراه پدر و دو برادرش با موتور سه چرخ پدر، چند پارچ آب برای زائرین آورده‌اند و وقتی روی صندلی وسط خیابان می‌ایستد و از تو می‌خواهد که لیوان آب را از دست او بگیری، تو احساس می‌کنی که تمام ظرفیت احساسش را در این لیوان آب به تو هدیه می‌کند.

ایمان، یعنی ابوجاسم، آن پیرمرد 80 ساله بزرگ قبیله که کنار موکب ایستاده و مردم را برای صرف ساندویچ تخم مرغی که آماده کرده‌اند، دعوت می‌کند و به محض ورود هر زائری از جوانانی که در موکب مشغول خدمت هستند، می‌خواهد که او را تحویل بگیرند، و زمانی که تو لحظه‌ای روی صندلی جلوی موکب او می‌نشینی تا نفسی تازه کنی و کفش‌هایت را از پایت در می‌آوری تا پاهایت کمی هوا بخورند، خودش را به تو می‌رساند، خم می‌شود و در مقابل دیدگان مبهوت تو مشغول ماساژ دادن پای تو می‌شود و زمانی که تو قصد داری مانع او شوی، تو را به حق حضرت زینب(س) قسمت می‌دهد که مانع اونشوی، و تو در حالی که حس عجیب خجالت همراه با احترام را در وجود خود احساس می‌کنی و قطرات اشکت را به نشانه اظهار کوچکی در مقابل او از گوشه چشمانت سرازیر می‌کنی، تسلیم می‌شوی؛ تسلیم این همه عشق و ارادت.

ایمان، یعنی سیل خروشان جمعیتی که پهنه‌ای به وسعت بیش از هشتاد کیلومتر را تسخیر کرده‌اند و با گام‌های استوار خود مشق عشق و محبت می‌کنند. و تو زمانی که خود را در میان این سیل جمعیت رها شده می‌بینی و از هر گوشه فریاد «لبیک یا حسین» را می‌شنوی، احساس می‌کنی که دیگر حسین(ع)تنها نخواهد ماند و زیر لب زمزمه می‌کنی : «العجل یا منتقم».

اصلا چرا من بیهوده تلاش کردم تا ذره‌ای از فضای غیرقابل توصیف زیارت اربعین را برای تو به تصویر بکشم؟ زیارت اربعین یعنی خلسه حضور، زیارت اربعین به معنی واقعی کلمه از مصادیق «یدرک و لا یوصف» است. اگر می‌خواهی زیارت اربعین را درک کنی، باید نیت کنی و از امروز تمام برنامه‌هایت رابرای اربعین سال بعد هماهنگ کنی و در تمام مدت یکسال باقی‌مانده از خدا بخواهی که توفیق این زیارت را به تو عنایت کند و وقتی یکبار توفیق حضور در زیارت اربعین را یافتی، احساس می‌کنی که تازه همه چیز شروع شده است و این تو هستی که باید دوباره آغاز شوی...

 

* در مسیر بیش از 85 کیلومتری حرم امیرالمومنین (ع) تا حرم اباالفضل العباس (ع) هر 50 متر تیرک چراغی وجود دارد که بر روی آن شماره ای نصب شده است. مجموع این 1452 تیرک بهترین مقیاس برای تعیین میزان مسیر طی شده توسط افرادی است که به سمت کربلا پیاده می روند.

شعر حضور

خدا را شکر عمری بر، سر این سفره مهمانم

شده ذکر شب و روزم حسین جانم حسین جانم

محرم می رسد مشغول، ذهنم می شود آیا

کنارت اربعین آقا زیارت نامه می خوانم

اربعین، فصلی از انتظار


اربعین، فصلی از انتظار
<span style='color:;background-color:;font-family:tahoma;font-size:12px;font-weight:normal;'>نسخه چاپی</span>






سلام بر حسین و اربعینش، سلام بر اربعین و زائرانش و سلام بر اندوه های دل آنان که به سوغات بر مزار کشتگان، عشق بردند و به مویه نشستند. به شوق زیارت صحن و سرای جان فزایت، اربعین شهادتت را به سوگ می نشینیم، یا حسین!

و اربعین از رازهای هستی است و اربعین حسین (ع) روز بسط لطف اوست بر پیروان و دوستدارانش. و در مقام حسین (ع) همین بس که در زیارت اربعینش خطاب به جدشان محمد مصطفی (ص) و پدر بزرگوارشان حضرت علی (ع) و مادر گرامیشان فاطمه (س) میگوییم که خداوند عزاداری شما را در رثاء حسین (ع) فبول فرماید.

اربعین در فرهنگ عاشورا

در فرهنگ عاشورا، اربعین به چهلمین شب شهادت حسین بن علی(ع) گفته میشود که مصادف با روز بیستم ماه صفر است. از سنتهای مردمی گرامی داشت چهلم مردگان است، که به یاد عزیز فوت شده خویش، خیرات و صدقات میدهند و مجلس یاد بود بر پا میکنند، در روز بیستم صفر نیز، شیعیان، مراسم سوگواری عظیمی را در کشورها و شــــهرهای مختلف به یاد عاشورای حسینی بر پا میکنند. عاشقان و پیروان آن امام، در سحال اســـــرار اربعین به ذکر پرداخته و باران اشکبار چشم خویش را با مظلومیت حسین و یارانش پیوند می زنند. این راه، راه تداوم عشق است و بی گمان هیچگاه بی رهرو نخواهد بود.

کربلا شگفت‌ترین؛ ژرف ترین و رازناک ترین حادثه عالم است که تاریخ تاکنون به چشم خود دیده است . کربلادیدنی‌ترین منظره هستی است با جلوه‌ها و شگفتی‌های نو به نو که با هر نگاهی، رازی از رازهای‌آن گشوده می‌شود؛ ولی با این وجود هرگز اسرار آن،تمام شدنی نیست .

و عاشورا خواندنی‌ترین کتاب آفرینش است که تا کنون خوانده شده است .
عاشورا غنیمت نیست ؛ قیمت است .

عاشورا کتابی است به بی کرانی اقیانوس، هر چه ورق بزنی درس جدیدی در آن نهفته مانده.
عاشورا ابتدای عشق است در پایانه تشنگی با بادبانی برافراشته از خون.
عاشورا بی‌نوایی نیست؛ جهانی نی است و نوا.
عاشورا غریب نیست در سایه شعله‌ها ؛شمشیر افتاده‌ای‌ست ایستاده‌ در انتهای زمان با لبخندی آشنا.
عاشورا تماشا نیست ؛طاقت است و قیامت غیرت بر قامت زمین .
عاشورا چشم نیست ؛اشک است در رقص آبی آزادگان ،بی حضور باران سرخ تشنگان.
عاشورا شناسنامه من است با نام تو ؛که در خروش خون تو ، شمشیر می شود.
عاشورا زمانه خون و ایثار و اربعین بهانه تبلیغ و پیمان است ، عاشورا روزى است که امام حسین(ع) با تاریخ سخن گفت و اربعین روزى که تاریخ ،پاى درس امام حسین (ع) مى نشیند.
عاشورا روز کشت خون خدا در کویر جامعه ظلم زده و و اربعین آغاز برداشت اولین ثمره آن است . اربعین فرصتى براى اعلام همبستگى با عاشورا است .
و از عاشورا تا اربعین نقطه اوج عشق به امام حسین(ع) است و در این چهل روز، تنها سخن محافل و مجالس اوست، تا در طول عمر انسان بهانه بیدارى ظلم ستیزى باشد.

اربعین فصلی از وصال پس از چهل روز انتظار یار است، زینب و کاروان دلشان پر می کشید برای چنین روزی، تا برسند به معشوقشان که عربا عربا شد.

مسیر پیاده‌روی زوار ایرانی+نقشه و جدول



علما و عرفا در جاده نجف تا کربلا، بارها این مسیر را پیاده طی کرده‌اند و گاه به زیارت قلب عالم حضرت بقیه الله(عج) مشرف شده‌اند.

همه ساله در ایام مختلف به ویژه اربعین، زائران و عشاق این مسیر را پیاده طی می‌کنند و موکب‌ها و خیمه‌های فراوانی در این مسیر برای پذیرایی از زوار و عاشقان امام حسین(ع) در این مسیر برپا شده است. که خود صحنه‌های بسیار زیبایی را در این مسیر خلق می‌کند.

مردمان مسیر و قبایل و عشایر مختلف در این مسیرها خیمه و چادر برپا کرده و با تمامی دارایی خود حتی به اندازه قرص نانی و یا با شستن پای زائرین به مردم خدمت می‌کنند و این خدمت را برای خود افتخاری بزرگ می‌دانند.

در طول مسیر علاوه بر موکب‌ها و خیمه‌های کوچک، خیمه‌های بزرگ و درمانگاه‌هایی وجود دارد که برای استراحت و درمان مناسب‌تر هستند.

این مسیر از خروجی شهر نجف تا حرم مطهر حضرت عباس(ع) توسط تیرهای روشنایی، از 1 تا 1452 نشانه‌گذاری شده است، فواصل این تیرها (میله‌ها) از یکدیگر تقریبا 50 متر است که شاخص بسیار خوبی برای زائران پیاده به شمار می‌رود.

در میانه این مسیر شهر حیدریه(خان نص) واقع شده که کلیدی‌ترین نقطه مسیر و محلی برای تأمین امکانات و لوازم و ... است، همچنین حد فاصل حیدریه تا هندیه و سه راهی طویریج، به علت وجود نخلستان‌ها و مسیر‌های فرعی شاهد بیشترین انفجارات بوده است و نسبت به سایر قسمت‌های مسیر باید محتاط‌‌تر عمل کرد.

*برنامه زیارتی زوار ایرانی

زائران بعد از ورود از مرز مهران به کشور عراق، ابتدا وارد شهر نجف شده و یک شب در نجف اسکان پیدا می‌کنند و در روز دوم پس از زیارت و عزاداری راهی شهر کربلای معلی شده و پس از دو روز نیم پیاده روی وارد شهر کربلا می‌شوند و سه شب در آنجا اسکان می‌یابند.

در ادامه مقدار بُعد مسافت ایستگاه‌هایی که زوار ایرانی از نجف تا کربلا طی می‌کنند را مشاهده می‌کنید:

 

نجف- کربلا نقطه آغاز نقطه پایان فاصله نوع جاده توضیحات
حرم امام علی(ع) ثوره العشرین 1.7 آسفالته 2 بانده فاصله حرم تا ابتدای جاده کربلا
ثوره العشرین میله شماره 1 6.8 آسفالته 2 بانده  
میله شماره 1 درمانگاه1 (میله 90) 4.5 آسفالته 2 بانده  
درمانگاه1 (میله 90) درمانگاه2 (میله172) 4.2 آسفالته 2 بانده  
درمانگاه2 (میله172) درمانگاه3 (میله287) 5.85 آسفالته 2 بانده  
درمانگاه3 (میله287) درمانگاه4 (میله414) 6.35 آسفالته 2 بانده منطقه خان المصلی و موکب ابناالحسین
درمانگاه4 (میله414) شهر حیدریه 8.5 آسفالته 2 بانده شهر کوچکی بر سر مسیر نجف به کربلا
شهر حیدریه درمانگاه5 (میله796) 10.6 آسفالته 2 بانده  
درمانگاه5 (میله796) سیطره اول کربلا(میله960) 8.2 آسفالته 2 بانده ایست بازرسی مسیر ورودی به کربلا -  پرانفجارترین بخش مسیر
سیطره اول کربلا سیطره دوم کربلا(میله1184) 11.3 آسفالته 2 بانده میله 1184 - محل چک کردن وسایل نقلیه و افراد
سیطره دوم کربلا مدینه الزائرین امام علی(ع) میله 1235 2.5 آسفالته 2 بانده محلی اردوگاهی متعلق به حرم ، با امکانات مناسب استراحت و اسکان
مدینه الزائرین ورودی کربلا 1292 2.4 آسفالته 2 بانده از این نقطه مسیرهای مختلفی منشعب می‌شود
ورودی کربلا 1292 درب حرم میله 1452 8 آسفالته این بخش از مسیر از داخل شهر بوده و بسته به مسیر انتخابی افراد متغیر است
نجف –کربلا 81  

 

 

 

 

تصاویر هوایی پیاده روی اربعین



 

    تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

تصاویر هوایی از پیاده روی اربعین کربلا

 

سلام دوستان ببخشید نبودم حالم خوب نبود